از ساعت به مدت

دومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی تبریك و تسلیت باد

رادیو ورزش دومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی را تبریك و تسلیت می‌گوید.

1400/10/11
22:18

به گزارش رادیو ورزش؛ رهبر انقلاب در یك سخنرانی در تاریخ 1399/9/26 درباره شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی گفتند: شهادت سلیمانی یك حادثه تاریخی است، یك حادثه معمولی نیست كه از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یك نقطه روشن. و شهید سلیمانی، هم قهرمان ملت ایران شد و هم قهرمان امت اسلامی شد؛ این نكته اساسی است. ایرانی‌ها هم به خودشان افتخار كنند كه مردی از میان آنها از یك روستای دورافتاده برمی‌خیزد، تلاش می‌كند، مجاهدت می‌كند، خودسازی می‌كند تبدیل می‌شود به چهره درخشان و قهرمان امت اسلامی.

رادیو ورزش دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی را تبریك و تسلیت می‌گوید.

در ادامه خاطراتی از زندگی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی از جراید مختلف را می‌خوانید.

سرهنگ بازنشسته «حمید مهرابی‌پور» یكی از قدیمی‌ترین دوستان حاج قاسم و هم‌باشگاهی او در ایام جوانی چنین نقل می كند : "شروع آشنایی من با سردار به اواسط سال 56 برمی‌گردد؛ مقطعی كه در باشگاه «رفاه كارگران»، در انتهای خیابان «ناصریه» (چهارراه كار كرمان) پرورش اندام كار می‌كردم. همان‌جا برای اولین بار حاج قاسم را دیدم و بعد از آن، به‌اتفاق ایشان و سردار شهید حاج «احمد عبداللهی» (جانشین گردان 408 غواص لشكر 41 ثارالله (ع)) در رشته پرورش اندام تمرین می‌كردیم. درواقع جوانان 20، 21 ساله‌ای بودیم كه ورزش،‌ علاقه مشتركمان بود. (فارس، 1399)

"حسین سلیمانی" برادر بزرگ‌تر حاج قاسم سلیمانی می گوید : حاج قاسم استاد كاراته بود و این رشته ورزشی را بسیار خوب بلد بود. البته به فوتبال هم علاقه داشت. او خیلی بروز و ظهور نمی‌داد كه اهل ورزش است، اما اگر موقعیتی پیش آمد، حریف 10 تا 15 نفر هم بود.(خبر آنلاین، 1399)

ورزش سردار همیشه ادامه داشت . زمانی كه به روستای زادگاه خود می‌آمد بعد از نماز صبح به همراه اهالی روستا تا 4 كیلومتر هم پیاده‌روی و كوهنوردی می‌كرد. البته این اواخر به خاطر مشكلات درد كمر زمان پیاده‌روی را كاهش داده بود، اما همچنان ادامه داشت.(خبر ورزشی، 1398)

توجه به ورزش پهلوانی:

حمید مهرابی پور نقل می كند: "در ادامه كه صمیمت‌مان بیشتر شد، متوجه شدم حاج قاسم از یكی دو سال قبل، زورخانه هم می‌رفته و ورزش پهلوانی كار می‌كند. آن وقت‌ها، به زورخانه مرحوم «عطایی» در خیابان شهید چمران، روبه‌روی مسجد امام زمان(عج) رفت‌وآمد داشت و كنار پهلوانان در گود زورخانه ورزش می‌كرد. ایشان مثل همه ورزشكاران دوست داشت بدن ورزیده‌ای هم داشته‌باشد و به‌اصطلاح خوش‌هیكل باشد. به همین دلیل همزمان با ورزش زورخانه‌ای، پرورش اندام را هم شروع كرد تا بدنش روی فرم بیاید.

خودش می‌گفت: ورزشی مثل پرورش اندام، یك ورزش انفرادی است برای اینكه امثال ما، هیكلی درشت كنیم تا دیگران ببینند و تعریف كنند. اما در زورخانه و در ورزش پهلوانی، فضای معنوی خاصی وجود دارد كه انسان را می‌بَرَد به حال و هوای عالَم مردانگی و غیرت. بنابراین سردار از ورزش پهلوانی در بُعد معنوی حظ می‌بُرد و برای تكمیل بُعد جسمانی و تقویت بدنش هم به باشگاه می‌آمد و ورزش پرورش اندام كار می‌كردحضور در فضای زورخانه حتماً در تقویت حس ظلم‌ستیزی، دفاع از مظلومان و دفاع از نوامیس در وجود حاج قاسم كه آن موقع یك جوان كم‌سن‌وسال بود، مؤثر بود. خودش یك بار تعریف می‌كرد در سال 54 كه 19 ساله بود و در هتل كسری سر چهارراه ارگ كرمان كار می‌كرد، در روز عاشورا در خیابان می‌بیند یك پاسبان شهربانی برای دخترخانمی ایجاد مزاحمت می‌كند و دختر هم كه دستش به جایی نمی‌رسید، با گریه از آن محل دور می‌شود. این موضوع خیلی برای سردار ناراحت‌كننده بود، خصوصاً چون در روز بزرگی مثل عاشورا اتفاق افتاده‌بود. اینطور می‌شود كه با پسرعمویش، «احمد سلیمانی» قرار می‌گذارند این كار مأمور شهربانی را بی‌جواب نگذارند و او را ادب كنند. بنابراین همان شب در یك موقعیت مناسب و وقتی خیابان خلوت بود، سراغ آن پاسبان می‌روند و سردار هم با استفاده از آمادگی بدنی كه داشت، با فن جفت‌پا روی كمر آن پاسبان، او را نقش زمین می‌كند. خلاصه ماموران شهربانی خبردار می‌شوند و خودشان را به آنجا می‌رسانند و می‌ریزند داخل هتل تا این دو جوان خلافكار را دستگیر كنند. اما سردار و پسرعمویش با زیركی زیر تخت یكی از اتاق‌های هتل پنهان می‌شوند و دست ماموران به آن‌ها نمی‌رسد.

البته وقتی دوستی‌مان با سردار عمیق‌تر و ارتباطمان تنگاتنگ‌تر شد، متوجه شدیم این روحیه پهلوانی، مردانگی، ایثار و فداكاری كه حاضر بود جانش را برای دیگران بدهد، به خیلی سال قبل برمی‌گردد و درواقع، این روحیه از همان دوران نوجوانی در وجود ایشان شكل گرفته بوده است.(فارس، 1399)

توجه به ورزش روستایی:

روحیه ورزشی سردار شهید سلیمانی بین همه اهالی روستای زادگاه خود مثال‌زدنی بود و تا جایی كه می‌توانست در رویداد‌های ورزشی مردم منطقه شركت می‌كرد.

آقای جلالی كه خود زاده روستای قنات ملك بود می گوید : علاقه سردار سلیمانی به ورزش آن‌قدر زیاد بود در همین زمین با بچه‌های روستا فوتبال بازی می‌كرد. چندی پیش هم كه مسابقات فوتبال به نام شهید احمد سلیمانی در این روستا برگزار شد، خود سردار در فینال مسابقات حضور داشتند و البته مردم زیادی هم از اطراف برای تماشای این مسابقات آمده بودند. جوایزی هم به شركت‌كنندگان اهدا كرد و شور ورزش را همیشه در میان اهالی روستا زنده نگه می‌داشت. (خبر ورزشی، 1399)

جالب بود كه زمان‌های حضورش در روستا زمانی كه یك مسابقه برگزار می‌كردیم او حتماً حضور داشت. چند سال پیش به تیم قهرمان یكی از مسابقات ورزشی بلیت سفر مشهد هدیه داد. ( محمد سلیمانی ، خبرورزشی ، 1399)

توجه به ورزش همگانی:

اهالی روستای زادگاه سردار شهید سلیمانی همه از كوهنوردی‌هایش می‌گویند در بیشتر روز‌هایی هم كه به زادگاهش می‌آمد كوهنوردی و پیاده‌روی در ارتفاعات اطراف را انجام می‌داد كه در زمان حضورش در روستا هر روز صبح بعد از نماز صبح انجام می‌داد.(خبر ورزشی ، 1399)

یكی از همرزمان سردار شهید سلیمانی هم به پیاده‌روی و كوهنوردی‌های چند كیلومتری ایشان اشاره می‌كند و می‌گوید: سردار زمانی كه به روستا می‌آمد بعد از نماز صبح به همراه اهالی روستا تا 4 كیلومتر هم پیاده‌روی و كوهنوردی می‌كرد. البته این اواخر به خاطر مشكلات درد كمر زمان پیاده‌روی را كاهش داده بودیم، اما همچنان ادامه داشت. (خبر ورزشی ، 1399)

انتهای پیام/

دسترسی سریع
1 مناسبت