از ساعت به مدت

وصیت سردار خود جا مانده ام و هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم

در متن ذیل بخشی از وصیت نامه سردار دلها، سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را در مناجات با خداوند می خوانید.

1399/10/17
13:25

به گزارش رادیو ورزش؛ خداوند، ای عزیز! من سال‌ها است از كاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته كسانی را به‌سوی آن روانه می‌كنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممكن [است] كسی كه چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من كه پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت كنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بی‌قراری و رسوایی جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. كریم، حبیب، به كَرَمت دل بسته‌ام، تو خود می‌دانی دوستت دارم. خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل كن.
خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نكن. مرا به‌حرمت كسانی كه حرمتشان را بر خودت واجب كرده‌ای، قبل از شكستن حریمی كه حرم آنها را خدشه‌دار می‌كند، مرا به قافله‌ای كه به‌سویت آمدند، متصل كن.

دسترسی سریع
1 مناسبت