سرمربی سابق تیم ملی والیبال كشورمان به بیان مشكلاتش درباره دوران حضورش در ایران پرداخت.
به گزارش رادیو ورزش؛ المپیك 2020 توكیو چهارمین المپیك ولادیمیر آلكنو مربی افسانه ای روسی بود. آلكنو 54 ساله كه افتخارات زیادی از جمله مدال طلای المپیك را در كارنامه خود دارد، در المپیك 2020 توكیو هدایت ایران را برعهده داشت اما او با ایران موفق نشد درخشان عمل كند و ایران در مرحله گروهی بازی های المپیك حذف شد.
آلكنو در مصاحبه با رسانه ورزشی روسیه در مورد مشكلات كار با تیم ایران و عملكرد تیم ملی روسیه در توكیو صحبت هایی را انجام داده كه به شرح زیر است:
* آیا از اینكه هدایت تیم ملی ایران را بر عهده گرفتید پشیمان نیستید؟
پس از نتیجه ناموفق با تیم ملی والیبال ایران چنین فكری به ذهنم آمد. بازی های المپیك توكیو، من و كل ایران را نا امید كرد. فكر می كردم اتفاق دیگری خواهد افتاد اما اینگونه نشد. باید بگویم كه صادقانه كار كردم، شاید این نتایج سیگنالی است كه می گوید باید استراحت كنم. درباره تیم ملی والیبال كانادا باید بگویم كه این تیم اصلا به ما فرصتی نداد و آنها قوی تر از ما عمل كردند.
رئیس فدراسیون ایران آرزوهای زیادی داشت چرا كه آنها در مورد مدال صحبت كردند و برای همین مردم ایران نیز انتظار معجزه داشتند. والیبال در ایران عموماً دومین ورزش محبوب پس از فوتبال است. علاقه دیوانه واری از سوی طرفداران و روزنامه نگاران به این رشته وجود دارد و باید اعتراف كنم كه من این هیجان را احساس كردم. در ایران بازیكنان جوانی هستند كه به سرعت ستاره می شوند، آنها هنوز در سطح بین المللی به هیچ موفقیتی نرسیده اند اما در حال حاضر در ایران بسیار محبوب هستند.
*نمی توانید لیمو را فشار دهید تا آب گوجه فرنگی از آن خارج شود!
پیروزی مقابل لهستان روحیه بازیكنان را تقویت كرد اما شما نمی توانید لیمو را فشار دهید تا آب گوجه فرنگی از آن خارج شود! بسیاری از مشكلات اساسی وجود داشت كه نتوانستیم در مدت كوتاه چند ماهه آنها را برطرف كنیم. ما مكالمات فردی زیادی را با بازیكنان انجام دادیم اما در طول مسابقات اشتباهات زیادی وجود داشت مثلا در بازی با كانادا موارد ساده پیچیده شد!
بازیكنان ایران موفق نبودند كه سرویس های سرعتی لئون، میخائیلوف و انگاپت را به درستی دریافت كنند و برای همین پاس ها به خوبی نمی رسید. در لحظات بحرانی، همه اینها تأثیر گذار است. البته باید بگویم كه من بیشتر از بازیكنان باتجربه انتظار داشتم.
فكر می كنم در همان ابتدا ما با رویكرد اشتباه كار را جلو بردیم. فدراسیون ایران از ما خواست تا آنجا كه ممكن است بازیكنان بیشتری را مشاهده كرده و زیر نظر بگیرم. در مدت 10 روز، 30 بازیكن در سالن تمرین می كردند. باید بگویم كه تصمیم گیری در مورد اینكه كدام بازیكن را انتخاب كنید دشوار بود و ما زمان زیادی را صرف این كار كردیم. شاید ارزش آن را داشت كه بیشتر به تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعاتی كه پس از تماشای ویدیو در اختیار داشتیم، اعتماد كنیم.
* شما برای اولین بار در حرفه خود با مترجم كار كردید. این تجربه چگونه بود؟
باید بگویم كه متقاعد شدم كه تیم ملی نباید توسط یك خارجی مربیگری شود. من یك مترجم عالی داشتم، او با تیم در تماس خوبی بود اما با این وجود، پیامی كه از قلب می آید همیشه در اصل به مخاطب نمی رسد. ایجاد انگیزه برای ایرانیان به اندازه كافی آسان است و آنها به سرعت شعله ور می شوند. باید اعتراف كنم كه مشكلات بیشتری در مورد ظرافت های فنی در طول آموزش وجود داشت.
* صحبت های فرهاد قائمی چه تاثیری بر شما و تیم داشت؟
فضا متشنج بود. رسوایی بزرگی در ایران رخ داد زیرا در ایران قائمی را یك ستاره می دانند. مشكل این بود كه رئیس فدراسیون بدون مشورت با ما بازیكن را به محل تیم ملی فراخواند و همچنین به او قول حضور در تركیب المپیك را داد. در ایران متخصصان زیادی وجود دارند. ظاهراً، شخصی قائمی را برای دریافت بهتر به تیم ملی توصیه كرد و این درحالی بود كه این والیبالیست در بهار رسماً به كار خود در تیم ملی پایان داد چرا كه به من گفته شد كه او آسیب جدی دیده است!
به والیبالیست های ایرانی گفتم كه برای حضور در تیم ملی باید یك سر و گردن از دیگر بازیكنان بالاتر باشند. اما در مورد قائمی باید بگویم كه پس از اولین جلسه تمرین مشخص شد كه او اصلا آمادگی ندارد و به هیچ وجه به ما كمك نمی كند. من با بازیكن تماس گرفتم و روبروی او نشستم و گفتم كه وقت گذاشتن برای من و او فایده ای ندارد چرا كه قائمی نمی توانست در یك هفته به سطح بازیكن المپیكی برسد. ما به طور عادی از هم جدا شدیم. قائمی پس از این صحبت با من دست داد و رفت.
قائمی درباره رئیس فدراسیون و درباره من حرف های زننده ای زد. به من می گفت عروسك خیمه شب بازی! این به طور كلی غیر منطقی است. اگر من عروسك خیمه شب بازی بودم، او را فقط به درخواست رئیس فدراسیون به المپیك می بردم اما این در اصول من نیست. به احتمال زیاد، سوء تفاهم به این دلیل بود كه قائمی فكر می كرد این من هستم كه او را به اردو دعوت كرده ام. نمی دانم شاید به او چنین گفته اند! همین جا صریح می گویم كه من قطعاً او را دعوت نكردم فقط قبول كردم كه او را ببینم. بعد از حرف های تند به من گفته شد كه او حاضر است از من عذرخواهی عمومی كند اما این اتفاق نیفتاد.
در مورد بقیه موارد، ما روابط خوبی با رئیس فدراسیون والیبال داشتیم چرا كه همه شرایط كار برای من ایجاد شد. هیچ شخصی چوب لای چرخ ما نگذاشت و هیچكس انتخاب بازیكنان خاص را تحمیل نكرد چرا كه این از اختیارات من بود.
فكر می كنید به تیم ملی ایران كمك كردید؟
قبل از ورود كادر مربیگری ما، تیم ملی ایران 10 سال با بازیكنان مشخصی چیده شده و بازیكنان جدیدی به تیم ملحق نشده بودند. ما جوانان را به تیم ملی دعوت كردیم. برخی از آنها طی دو ماه گذشته پیشرفت چشمگیری داشته اند. به عنوان مثال میثم صالحی می تواند بازیكن خوبی شود و پتانسیل بالایی دارد.
سعید معروف بازنشستگی خود را در تیم ملی اعلام كرد. بدون او، تیم كاملاً متفاوت خواهد بود؟
بله. تا آنجا كه من فهمیدم، چند بازیكن باتجربه تر به بازی های آسیایی دعوت نشدند. اكنون مربیگری تیم ملی ایران را بهروز عطایی مربی ایرانی بر عهده دارد كه به جوان سازی تیم ادامه می دهد. این یك تصمیم درست و ضروری است، برای او آرزوی سلامتی می كنم. اما این مربی برای برآورده شدن آرزوهای مردم ایران در والیبال كارهای زیادی در پیش دارد.
تیم ملی روسیه نقره گرفت، نتیجه خوب بود؟
بچه ها و همكاران فوق العاده هستند چرا كه آنها یك المپیك عالی داشتند. باید از این دستاورد قدردانی كرد چرا كه كارهای بزرگی انجام شده است. تیم خوب بازی كرد، مشخص بود كه بچه ها بسیج شده و پرانرژی هستند و در هر مسابقه می جنگند. بیشتر از همه به خاطر میخائیلوف ناراحت شدم. بزرگترین آرزویی كه داشتم این بود كه او دو بار قهرمان المپیك شود. او لیاقتش را داشت.
در دوران مربیگری ام، تصمیمات احساسی زیادی گرفتم كه هنوز پشیمانم. من به جوان تر ها توصیه می كنم آرامتر باشند. همچنین توصیه می كنم شكست را با آرامش بیشتری بپذیرند. متاسفانه من هرگز از دست دادن و باختن را یاد نگرفتم.
شما گفتید كه بعد از المپیك با مربیگری خداحافظی خواهید كرد؟
همانطور كه می گویند، هرگز نگویید هرگز! شما نمی دانید زندگی چگونه پیش خواهد رفت اما امروز حتی نمی خواهم به مربیگری فكر كنم. نمی خواهم خود و یا تیمی را فریب دهم. برای انجام مربیگری خوب باید سرشار از انرژی، قدرت و اشتیاق باشید. من یاد نگرفتم كه با 50 درصد توانم كار كنم.
* از تصویر تلویزیون مشخص بود كه شما با اشتیاق زیادی با ایران كار می كنید، احساسات زیادی در شما وجود داشت؟
این یك چالش جدید و جالب بود كه به من انگیزه می داد. من در ابتدا گفتم كه المپیك انگیزه بزرگی برای من است. تمام تلاش خود را در تیم ملی ایران انجام دادم.
پسر شما لوران آلكنو بازنشستگی خود را از والیبال اعلام كرد. چنین تصمیمی در 24 سالگی تعجب آور به نظر می رسد. چه واكنشی نسبت به او داشتید؟
من به عنوان مربی از او خواستم كه در مورد این تصمیم با دقت فكر كند. اگر او در ورزش خوشحال باشد و از والیبال لذت ببرد، خوشحال می شوم او را تماشا كنم. او گفت كه در سوپرلیگ برایش سخت است كه بازیكن اول نباشد و از نظر روانی از نفر دوم بودن خسته شده است. این یك روال عادی است كه سخت تمرین كنید و منتظر شانس خود باشید. در سالهای اول او پیشرفت زیادی كرد، اما در فصل گذشته من همان شور و شوق را در او ندیدم.
به عنوان یك پدر، من تصمیم او را می پذیرم و از آن حمایت می كنم. سعی می كنم لحظات مثبتی را در او پیدا كنم. باید بگویم كه زانوهایم پیچ خورده و مچ پای من ده ها بار آسیب دیده است. اینها همه پیامدهای ورزش های حرفه ای است كه اكنون باعث ناراحتی در زندگی روزمره می شود. او از آسیب های جدی نجات یافت و می تواند زندگی جدیدی را آغاز كند.
انتهای پیام/