كمیته فنی فدراسیون فوتبال محله بروبیای رفقا!/ این دیوار از «پایه» كج است

كمیته‌ای به نام كمیته فنی در فدراسیون فوتبال سالهاست كه فعال است اما اگر كسی بتواند خروجی و تاثیرگذاری این كمیته را به طرز واضحی بگوید كمك بزرگی به فوتبال این مرزوبوم كرده است.

1398/05/13
16:27

روابط و ضوابط دو واژه نزدیك بهم و گاهی خیلی دور از هم در فوتبال است. برای رسیدن به جایی و جایگاهی گاهی باید روابط داشت و برای ماندن و در قله ایستادن حتما باید ضوابطی را طی كرد. اما در فوتبال ایران آیا تعریف روابط و ضوابط همان چیزی است كه روی می دهد؟

شكل اتفاقاتی كه رخ می دهد سالهاست كه نشان می دهد ضوابطی در كار نیست. البته به تازگی تعاریف قابل تحسینی از ضوابط كاری می شود اما این ظاهر ماجراست. چیزی كه روی خروجی فوتبال است نشانی از ضوابط و قواعد ندارد. تعاریف زیاد است، جزوات بیشتر و ادعاها طبق طبق. تا دلمان می خواهد حرف های تئوری قشنگ و تو دل برو در این فوتبال هست. افرادی كه سالهاست مدرس های ای اف سی و فیفا هستند و به موقع سخن گفتن كه می شود از هر دانایی داناتر می آیند و از هر فنی فنی تر اما آنچه در عمل است آنی نیست كه در برگه های تئوری می آید.



اینجا در ایران در پس و پیش پرده همیشه روابط بوده اند كه گوی را از قاعده برده است. این رایزنی های شبانه و تلفنی و زیر پله ای و لابی های زیبای خانه های مجلل و هتل ها و رستوران ها بوده كه نقش تعیین كننده ای در انتخاب ها داشته است. ضوابط كیلویی چند بوده در این انتخاب ها؟! به تازگی هم مدل جدیدی از روابط در انتخاب به نمایش در آمده است و در ظاهر به نظر می آید كمیته های پرطمطراق فدراسیون با ضوابط سخت گیرانه انتخاب می كنند اما در بطن قضیه نشانی از مقررات و اصول نیست.

چه بسا اگر اصولی بود همان زمان كه كرانچار سرمربی وقت تیم امید بود كمیته فنی واضح و روشن می توانست توضیح دهد چرا به خواسته كرانچار برای حضور هادی عقیلی به عنوان دستیار اول مخالفت كرده و حضور سهراب بختیاری زاده و رضا شاهرودی بر چه اساسی بوده است؟

همان زمان باید كمیته فنی می گفت چطور می شود هادی عقیلی صاحب عنوان بی تجربه می شود و شانس حضور در تیم امید را از دست می دهد اما چند ماه بعد فرهاد مجیدی از آستین جادویی دوستان در كمیته فنی بیرون می آید و او به ناگاه با اندكی ماه تجربه مربیگری در استقلال و اختلاف با مدیریت باشگاه صاحب تجربه ای وزین می شود كه می تواند هدایت تیم امید را برعهده گیرد.

قصد زیرسوال بردن فرهاد مجیدی را نداریم. بحث سر نحوه انتخاب است و محله بروبیایی كه در فدراسیون هست و حواس فدراسیون نیست.

روی صحبت با مرتضی محصص است كه سالهاست بر اریكه كمیته فنی تكیه زده اما هرگز به صورت روشنی فعالیت های كمیته فنی آن طور كه اذهان عمومی را شفاف و روشن كند روی خروجی قرار نگرفته است.

كمیته فنی كه باید توضیح دهد ملاك انتخاب حسین عبدی برای تیم نوجوانان چه بوده و چطوئر او همزمان هم مدیرفنی تیم فوتبال جوانان بانوان هست و هم بر مسند یكی از كلیدی ترین تیم های پایه كه آینده این فوتبال را می سازد نشسته است؟

آیا حسین عبدی همانی نیست كه تیم بانوان با مدیریت فنی او ناكام شد؟ اكنون كمیته فنی كجاست كه بگوید چه می شود تیم های پایه ایران به افغانستان و تاجیكستان می بازد و ككشان هم گزیده نمی شود؟ آیا اگر این تیم ها دست كرانچار و امثالهم هم بود به همین راحتی از این باخت ها می گذشتید؟

ملاك عملكرد و خروجی در كمیته فنی، كمیته جوانان چیست؟ برگزاری چند فستیوال و لیگ هایی كه اصلا خروجی آن مشخص نیست چه دردی از فوتبال ایران دوا كرده است. كمی به عقب بازگردیم. كمی سوزن بزنیم به خودمان. به روزهایی كه با دعواهای خود ساخته هم انرژی را از خودمان گرفتیم هم كی روش و استفاده نكردیم از كسی كه این روزها حتی یك خبر حاشیه ای هم از او در كلمبیا بیرون نیامده است. آیا فریادهای كی روش را به یاد می آوریم كه فوتبال پایه ایران را ضعیف و به دور از امكانات و فاقد برنامه می دانست؟

در 8 سال حضور او كه كاری نكردیم و كاری هم كردیم كه عقب تر بمانیم اما اكنون برنامه مان چیست؟

اصلا نظارتی بر عملكرد لیگ ها و مسابقات رده های جوانان و نوجوانان و نونهالان هست؟ در لیگ جوانان چه خبر است كه با یك قانون عجیب آینده و انگیزه بازیكنان این رده كور شده است؟ همیشه در لیگ در رده های مختلف اگر استفاده از قانون بازیكن كمكی هم باشد حضور جوان تر ها برای پر شدن لیست و حضور روی نیمكت است اما در رده جوانان ایران در اقدامی عجیب تیم ها می توانند از 6 سهمیه امید استفاده كنند. قانونی كه به نفع آن دسته از بازیكنانی است كه نه سن شان به تیم امید می خورد و نه جوانان و با كمك این قانون عجیب و غریب به راحتی سهم جوانان را در تیم هایشان كاهش می دهند.

اوضاع تیم های پایه جالب نیست. نقش دو كمیته جوانان و فنی در این شرایط یكسان است. هر كدام به اندازه هم بی تاثیر در بهبود شرایط و كم فروغ در ایجاد تحول هستند. تیم نوجوانان در یك تورنمنت معمولی دو شكست سوال برانگیز را تجربه كرده و كسی هم عین خیالش نیست و شاید از حالا باید به تیم جوانانی فكر كنیم كه آبان مقدماتی قهرمانی آسیا را در پیش دارد و باید بترسیم از روزی كه آنها را هم از دست بدهیم.

وقتی به فرایند انتخاب نفرات تیم های ملی نگاه می اندازیم باید بترسیم از روابط و از ناضوابطی كه در كمیته های فنی و جوانان حاكم است. از فرایند طولانی برای تشكیل تیم جوانان بعد از آن حذف تاریخی باید ترسید. از 15 ماه بدون سرمربی بودن تیم باید ترسید. از انتخاب سرمربی درست در روزهای پایانی لیگ جوانان باید ترسید. سرمربی كه بیشترین باز یهای لیگ جوانان را برای تماشا از دست داده است. انتخاب هایی دم دستی و نزدیك به شروع مسابقات كی و چه زمانی گره از فوتبال ما باز كرده كه این فدراسیون و این كمیته فنی دست از روشش نمی كشد؟ معیارهایی كه هیچ گاه مشخص نمی شود چه كسی و یا كسانی آن را تایید می كنند. انتخاب هایی كه گاهی حتی این قدر شوك برانگیز است كه به اعضای خود كمیته فنی شوك حرارتی می دهد. آیا باید باز هم به این باور برسیم كه ضوابطی در كار است و روابطی در كار نیست؟

از امكانات سخت افزاری نداشته برای تیم های پایه و زمین های خاكی - كه گاهی مصدومیت های شدید هم در پی داشته- برای كشف استعداد هم كه بگذریم از نحوه چگونگی استعدادیابی ها چطور بگذریم؟ از مسابقاتی كه بدون وقفه و پشت هم برگزار می شود و بازیكنانی كه بدون ریكاوری هر روز باید به میدان بروند چه نكته ارزشمندی بیرون می آید؟

این روزها همه پشت ویلموتس خوب رژه می روند. مربی كه فعلا دغدغه ای ندارد و حتی بهم خوردن بازی دوستانه در آستانه اولین بازی تیم ملی در مقدماتی جام جهانی او را حرص نمی دهد. او این روزها خوب فرصت داشته به تیم های مختلف تیم ملی سر بزند اما كسی نمی گوید معنی این سرزدن ها چیست؟ آیا این تیم ها ویترین های تزیین شده برای سرمربی تیم ملی هستند تا شوافی باشند برای مسئولان فدراسیون یا قرار است سرمربی تیم ملی به جز نظارت هایی از سر تبلیغ و عكس گرفتن حركت جدیدی برای فوتبال ایران كند و تیم های ملی بر اساس تفكرات او برنامه های خود را تنظیم كنند؟ كاری كه قرار بود كی روش هم برای فوتبال ما كند اما نه او روی خوش نشان داد و نه فدراسیون بلد بود از او كار بخواهد. اكنون با ویلموتس هم می خواهیم همین رویه را در پیش گیریم؟ آیا باید منتظر نتایج تلخ نوجوانان و جوانان و امیدها در آینده باشیم تا یادمان بیاید چرا افكار عمومی و رسانه ها اصرار داشتند بعد از كی روش هم فدراسیون سراغ بهترین ها برود؟

دسترسی سریع